جدول جو
جدول جو

معنی چابک وار - جستجوی لغت در جدول جو

چابک وار
رشيقٌ
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به عربی
چابک وار
Nimbly
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
چابک وار
agilement
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به فرانسوی
چابک وار
চটপটে ভাবে
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به بنگالی
چابک وار
چالاکی سے
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به اردو
چابک وار
çevikçe
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
چابک وار
kwa ustadi
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به سواحیلی
چابک وار
ágilmente
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
چابک وار
flink
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به آلمانی
چابک وار
спритно
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به اوکراینی
چابک وار
zwinie
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به لهستانی
چابک وار
灵活地
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به چینی
چابک وار
agilmente
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به پرتغالی
چابک وار
agilmente
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
چابک وار
behendig
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به هلندی
چابک وار
проворно
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به روسی
چابک وار
อย่างคล่องแคล่ว
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به تایلندی
چابک وار
dengan gesit
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
چابک وار
फुर्ती से
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به هندی
چابک وار
בזריזות
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به عبری
چابک وار
軽快に
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به ژاپنی
چابک وار
민첩하게
تصویری از چابک وار
تصویر چابک وار
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چابک سوار
تصویر چابک سوار
سوارکار ماهر، در ورزش کسی که در مسابقۀ اسب دوانی سوار اسب می شود
فرهنگ فارسی عمید
(بُ سَ)
سوارکار. ماهر و چالاک در سواری. رایض و سوقان دهنده اسب:
به میدان دین اندر، اسب سخن را
اگر خوب چابکسواری بگردان.
ناصرخسرو.
ازینست جانت ز دانش پیاده
از این تو به تن جلد و چابکسواری.
ناصرخسرو.
وولید سخت عظیم چابک سوار بود و مردانه. (مجمل التواریخ و القصص).
برون از کنیزان چابک سوار
غلامان شمشیرزن سی هزار.
نظامی (شرفنامه).
از آن تیغزن مرد چابک سوار
سخن راند با انجمن شهریار.
نظامی (شرفنامه).
بر این ابلق کسی چابک سوار است
که در میدان عشق آشفته کار است.
نظامی (خسرو و شیرین).
دلا طپیدن میلی نشانه است از آن
که نیم کشتۀ چابک سوار من شده است.
محمد قلی میلی (از آنندراج).
و بر پشت هر یک چابک سواری چون ماه با قبا و کلاه نشسته. (ترجمه محاسن اصفهان ص 52). چابک سوار نیزه گذار. (سمط العلی ص 68) ، سوداگراسب، تازیانه زن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از چابک سواری
تصویر چابک سواری
عمل و کیفیت چابک سوار سوار کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چابک سوار
تصویر چابک سوار
سوار کار ماهر آنکه در مسابقه اسب دوانی سوار اسب میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چابک سوار
تصویر چابک سوار
((~. سَ))
سوارکار ماهر
فرهنگ فارسی معین
صفت سوارکار ماهر، سوار فرز، چابک عنان
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از چوبی وار
تصویر چوبی وار
Woodenly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از چوبی وار
تصویر چوبی وار
неуклюже
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چوبی وار
تصویر چوبی وار
hölzern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از چوبی وار
تصویر چوبی وار
дерев'яно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از چوبی وار
تصویر چوبی وار
drętwo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از چوبی وار
تصویر چوبی وار
木然地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از چوبی وار
تصویر چوبی وار
rigidamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی